جدول جو
جدول جو

معنی مول خر - جستجوی لغت در جدول جو

مول خر
آدم موذی، آب زیرکاه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پول خرد
تصویر پول خرد
پول فلزی کم ارزش، سکه
فرهنگ فارسی عمید
(لِ خُ)
پول خرده. پول سیاه. پشیز
لغت نامه دهخدا
(خَ)
میلکی باشد که بدان گوش را بخارند. (جهانگیری). رجوع به گوش خارک و گوش خرک شود، نام جانوری است که در گوش درآید و مردم را بی آرام سازد و گاه باشد که بکشد، و آن راگوش خرک و هزارپا نیز گویند. (جهانگیری چ هند). اما ظاهراً در این معنی مصحف گوش خز باشد. رجوع به گوش خز و گوش خزک و گوش خزه شود
گیاهی که نام علمی آن اگاوی آمریکانا است و به عربی آن را صباره و الصبرالامریکی و به فارسی صبارۀ آمریکایی و گوش خر گویند. (واژه نامۀ گیاهی تألیف اسماعیل زاهدی ص 12)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
کوله خس. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به کوله خس شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
دهی است از دهستان بام بخش صفی آباد شهرستان سبزوار، سکنۀ آن 248 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات، میوه جات و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
مالدار و توانگر و غنی. (ناظم الاطباء) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(وِ خَ)
آنکه پول خود را بیهوده خرج کند. اسراف کار. مسرف. باددست
لغت نامه دهخدا
(خَ)
خر وحشی و گورخر. (ناظم الاطباء). خرکوهی. گورخر. (از اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا
که گول خورد. که فریب خورد. که زود از راه برود. فریب خور. آب دندان. گول. احمق. پپه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(دَ زَ دَ / دِ)
که موی آرد، که دارای موی شود، که موی بر خود برویاند، (یادداشت مؤلف)، موی دار و پوشیده شده از موی دراز، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(گَ)
موم ساز. شمعساز. شماع. (ناظم الاطباء). موم ریز. موم ساز. شماع. شمعریز. (یادداشت مؤلف). و رجوع به موم ریز و شماع شود
لغت نامه دهخدا
(خُپَ رَ)
کسی که شغلش خریدن اسب و استر و مانند آن است. (از فرهنگ فارسی معین) ، خریدار مال دزدی و اموال مسروقه. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده)
لغت نامه دهخدا
(مَ نَ)
دهی است از دهستان قلعه حمام بخش جنت آباد شهرستان مشهد، واقع در 48هزارگزی جنوب باختری صالح آباد با 104 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
درختچه ای کوتاه از تیره سوسنیها و از دسته مارچوبه ها که ارتفاعش حدود 60 سانتیمتر است. ساقه اش منشعب بساقه های فرعی و منتهی به نوکی خار مانند است. گلها یش کوچک و سبز رنگ و دارای دم گلی است که بصفحات سبز رنگ و برگ مانند چسبیده است. میوه اش سته و برنگ ارغوانی و بقطر یک سانتیمتر است جز جیز چوشت چشت هس پل کول کولر کول کیش کول خس
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره نرگسیها با برگهای بسیار ضخیم دارای دندانه های خاردار و ساقه زیرین ستبر. رشته های سلولز های برگهای این گیاه در نساجی مورد استفاده است صباره الصبر الامر یکی صبر آمریکایی صبر آمریکایی آگاو آقاو برگ خنجری آجاو آمریکا صبر آغاجی، سنفیتون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پول خرد
تصویر پول خرد
پول خرده پول سیاه پشیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مال ور
تصویر مال ور
مالدار
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه موش خورد. توضیح دشنام گونه ایست که به اعراب دهند: عرب موش خور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ول خرج
تصویر ول خرج
ولگسار هرزگسار آنکه پول خودرا بیهوده خرج کند اسراف کار مسرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بول خر
تصویر بول خر
خریشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مال خر
تصویر مال خر
کسی که شغلش خریدن اسب و اشتر باشد
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه گول خورد کسی که فریب خورد فریب خور: من گول خور ساده دل که بعبث معروف به زیرک و فاضلم مغرور این ننه طبیهء... شدم. گول خوردن، فریب خوردن حقه خوردن: گفته بود که جمعی مرا تعلیم داده و عده ها دادند و خلاف کردند و من از بی عقلی گول خورده این عمل کردم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ول چر
تصویر ول چر
((وِ چَ))
ول چرنده، شخص بی باعث و بانی و افسار سرخود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ول خرج
تصویر ول خرج
((وِ. خَ))
آن که پول خود را بیهوده خرج کند، مسرف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مال خر
تصویر مال خر
((خَ))
کسی که اموال دزدی شده را می خرد، کسی که شغلش خریدن اسب و استر و مانند آن است
فرهنگ فارسی معین
۱ـ دیدن پول خرد در خواب، نشانه انجام کارهایی مشقت بار و سخت است و همچنین نارضایتی دوستان از شما، ۲ـ گم کردن پول خرد در خواب، نشانه شکست خوردن و تسلیم حرف دیگران شدن است. ، ۳ـ پیدا کردن پول خرد در خواب، نشانه پیشرفتن امیدها و آرزوهای شما به شکل دلخواه است. ، ۴ـ شمردن پول خرد در خواب، نشانه انضباط و صرفه جویی شما در زندگی است.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
دیدن پوست و گوشت گورخر به خواب، مال و غنیمت است. و بعضی ازمعبران گویند جاه و عزت است. اگر بیند سرگورخر یافت، دلیل که هزار درم بیابد، یا با مهتری بزرگ او را صحبت افتد و از او خیر و منفعت یابد. اگر بیند سرگورخر می خورد، دلیل که عبادت بسیار کند و دین ورزد. اگر بیند گورخران از پیش او می گریختند، دلیل که از مسلمانان مفارقت جوید و به راه فساد آید. جابر مغربی
اگر بیند گورخری به وی فرا رسیده، دلیل که غنیمتی به وی رسد. اگر بیند بر گورخر نشسته بود و آن مطیع او بود، دلیل که عاصی و گناهکار بود و مفارقثت از اهل اسلام جوید. اگر بیند گورخر با وی جنگ و نبرد می کرد یا سر از وی کشیده می داشت، دلیل بر سختی کارو غم و رنج است که بدو رسد. اگر گورخر را به شکار بگرفت، دلیل که خیر و نعمت بدو رسد. اگر بیند دو گورخر با وی جنگ می کردند، دلیل که از بهر وی دو مرد فاسق با یکدیگر جنگ کنند. اگر دید گورخر را به خانه آورد، دلیل که فاسقی را به خانه آورد. محمد بن سیرین
اگر در خواب ببینید گورخری دارید با مرد و زنی آشنا و طرف معامله و گفتگو می شوید که از راهی بسیار دور آمده، یعنی از سرزمینی که درباره آن اطلاع مختصری داریم. اگر در خواب ببینید سوار گور خر شده اید به سفری دور می روید. اگر دیدید گور خری رام شما است و همراهتان می آید از شخصی که گفته شد سود می برید. منوچهر مطیعی تهرانی
۱ـ دیدن گورخر در خواب، نشانه آن است که به کارهای متنوع علاقمند خواهید شد.
۲ـ دیدن گورخر وحشی در خواب، نشانه آن است که به راهی پا خواهید گذاشت که هنگام پایان آن چندان خرسند نخواهید بود. .
دیدن گورخر به خواب، مردی جاهل و احمق است، چنانکه او را خرد و علم و فرهنگ نباشد. اگر بیند گوشت گورخر می خورد، دلیل که مال بسیار یابد. اگر بیند بر گورخری نابینا نشسته بود، دلیل که مال بی اندازه یابد. اگر بیند وی گورخر شد، لیل که روزی ب روی فراخ شود، لکن دین او را زیان باشد.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
خرلنگ، که در مقام توهین به افراد لنگ گفته شود
فرهنگ گویش مازندرانی
مول خی
فرهنگ گویش مازندرانی
استخوان کتف
فرهنگ گویش مازندرانی
گیج ومنگ، ابله و کم خرد
فرهنگ گویش مازندرانی
دزد، شیاد و کلاهبردار
فرهنگ گویش مازندرانی
کنایه از آدم حقه باز و شارلاتان
فرهنگ گویش مازندرانی
به طور منحنی، با چرخش
دیکشنری اردو به فارسی